برای سنجش استراتژی به چه تعداد شاخص کلیدی عملکردنیاز داریم؟
چیزی که همه ما در آن خوب هستیم، اندازهگیری است. اگر چیزی حرکت کند، ما میزان را به راحتی اندازه میگیریم. اگر چیزی حرکت نکند، اینکه چه مدت زمانی بیحرکت بوده است را اندازهگیری میکنیم. ما متقاعد شدهایم که اگر بخواهیم چیزی را مدیریت کنیم، باید بتوانیم آن را اندازهگیری نماییم.
نتیجه: بیش از آنکه زمان صرف مدیریت کنیم صرف اندازهگیری مینماییم ولی برای مدیریت کسبوکار باید چیزهایی که منجر به دستیابی اهداف و در نهایت چشمانداز آینده میشوند را اندازهگیری نماییم.
لذا برای سنجش، بر شاخصهای کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) تمرکز مینماییم. سنجههایی که برای عملکرد استراتژی کلیدی هستند. پس این سوال پیش میآید که «چه تعداد KPI لازم است»؟ اینجاست که ما در دام «درآمیختن سنجههای عملیاتی با شاخصهای کلیدی عملکرد کسبوکار» میافتیم. در کل، سنجههای عملیاتی را میتوان به راحتی تشخیص و تعریف کرد. برای مثال در خط مونتاژ یک کارخانه، ثبت زمان ورود و خروج کارکنان برای پرداخت حقوق متناسب بسیار مهم است، اما میزان ساعات کاری آنها ممکن است با استراتژی کسبوکار مرتبط باشد یا خیر. همه اینها بستگی به این دارد که آیا هدف استراتژیکی در ارتباط با نیروی کار وجود دارد یا خیر. در بهترین حالت، میزان ساعات کاری ممکن است مکملی برای یک KPI باشد.
تعداد KPIها مستقیما به تعداد اهداف استراتژیک شرکت ربط دارد. تعداد اهداف استراتژیک نیز به منابع و زمان دردسترس برای دستیابی به مجموعه اهداف مرتبط است. با فرض اینکه هر کس در شرکت تنها یک روز کاری دارد، ناخواسته زمان باقیمانده برای تمرکز بر اهداف استراتژیک کم میشود. فرنکلین و کاوی در پژوهش خود درباره «گردباد روز کاری» صحبت میکنند. گردباد ما را به سمت فعالیتهایی میکشد که برای ادامه حرکت شرکت لازم است و زمانی برای دیگر چیزها باقی نمیگذارد.
برای ایجاد یک استراتژی کارا و قابل اندازهگیری، تعداد اهداف استراتژیک باید کم باشد. در اینجا قانونی تحت عنوان قانون بازده نزولی مطرح میشود:
به بیان سادهتر، اگر تمرکز خود را بسیار وسیع کنید، شکست خواهید خورد. زمان ایجاد استراتژی با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن، نباید برای هر یک از منظرهای چهارگانه بیش از 3 هدف استراتژیک تعیین نمایید، زیرا هر منظر مهارتها و منابع ویژه خود را طلب میکند. هر هدف استراتژیک نیز یک و حداکثر سه KPI مرتبط به خود را دارد.
پس چه تعداد KPI مورد نیاز است؟ حداقل 12 و حداکثر 36. از این قاعده که بیش از بیست سال آزمون و امتحان شده است را بکار گیرید، به طور حتم اشتباه نخواهید کرد.
کلیدواژه: ارزیابی، شاخص کلیدی عملکرد، کارت امتیازی متوازن، هدف استراتژیک
منبع:
– Source: Sean Covey, Chris McChesney, Jim Huling, (2016), “The 4 Disciplines of Execution: Achieving Your Wildly Important Goals”, Free Press
– https://www.intrafocus.com
ترجمه و تلخیص: محمدعلی فلاح