در قلب هر استراتژی جایگاه یابی و منابع وجود دارد. هر استراتژی میبایست منجر به به ایجاد یک جایگاه در باراز بشود که بتوان با بهره گیری از منابع و به پشتیبانی آن به مزیت رقابتی دست یافت.
مرور تاریخچه تکامل دانش مدیریت استراتژیک طی 5 دهه اخیر نشان میدهد بیش از آنکه بر گرفته از تحولات نظری باشد ناشی از چالشها و نیازهای عملی و واقعی کسبوکار بوده است. سیر تکامل دانش مدیریت استراتژیک نشان میدهد که پژوهشها در این حوزه از مفاهیم ساده مانند ارائه راهنمای عمل برای مدیران به سمت مفاهیم پیچیده و انتزاعی سوق یافته است.
دهههای 50 و 60 میلادی مدیران ارشد اجرایی
تکامل استراتژی کسبوکار بیش از آنکه بر گرفته از توسعه تئوریها باشد بر گرفته از نیازهای عملی و واقعی کسبوکار است. طی دهه های 50 و 60 میلادی مدیران ارشد اجرایی در حال تجربه چالشهای مرتبط با تصمیمگیریهای مرتبط با هماهنگی و حفظ کنترل شرکتهای بودند که خیلی سریع در حال رشد بودند. بودجهبندی مالی و ارزیابی عملکرد مالی ابزاری برای کنترل کوتاهمدت و انتخاب پروژهها را فراهم میآورد. برنامهریزی سازمانی یک سند پنج ساله است که شامل اهدافی است که بر اساس روندهای اقتصادی در حوزه کسبوکار و محصولات الویتبندی شدهاند.
دهههای 70 و 80 میلادی (محیط کسب وکار متلاطم و ظهور مزیت رقابتی)
در دهه های 70 و 80 میلادی به دلیل شرایط متلاطم محیط کسب وکار و عدم پیشبینی پذیری محیط کسبوکار، تمرکز از برنامهریزی به سمت تدوین راهبرد سوق پیدا کرد. در دهه80 پورتر یک روش دیگر برای رقابت معرفی کرد و آن تمایز بود. بدین معنا که تمرکز اصلی بر جایگاهیابی شرکت در بازارها با توجه به رقبا به منظور حداکثر کردن سودآوری است. که با افزایش توجه به رقابت به عنوان مهمترین عامل محیط کسبوکار همراه است و مزیت رقابتی را به عنوان هدف اصلی استراتژی قرار میدهد. در دهههای بعد، این روش رقابت به دلیل دسترسی آسانتر سازمانها به سرمایه، شفافیت اطلاعات و گسترش روز افزون رقابت جهانی به شدت مورد حمله قرار گرفت و برخی از آن به عنوان مرگ مزیت رقابتی نام بردند.
دهه 90 میلادی (تمرکز بر محیط داخلی سازمان و تئوری مبتنی بر منابع
در دهه 90 میلادی دوباره یک تغییر جهت در مدیریت راهبردی صورت میگیرد و تمرکز مطالعات در این حوزه از ساختار صنعت و محیط خارجی به سمت ساختار و محیط داخلی سازمان تغییر مسیر میدهد و بر اساس آن دو موضوع مطالعاتی هزینه اقتصادی تراکنش و تئوری کارگزاری توجه بیشتری به سوی خود جلب میکنند. به موازات موارد فوق تئوری مبتنی بر منابع به عنوان منبع مزیت رقابتی گسترش مییابد که تمرکز آن بر ارتباط منابع داخلی و عملکرد سازمان میباشد و بیان میکند که هر سازمان دارای گروهی از منابع سازنده، کارا و منحصربفردی است که با منابع سازمانهای دیگر متفاوت است. این تئوری شامل 1- رویکرد مبتنی بر منابع سازمان 2- قابلیت پویا و 3- رویکرد مبتنی بر دانش میباشد.
این چالش میان تمرکز بر محیط خارجی و یا محیط داخلی اینگونه میتوان پاسخ داد که در قلب هر استراتژی جایگاهیابی و منابع وجود دارد. بنابراین هر استراتژی باید منجر به ایجاد یک جایگاه در باراز بشود که بتوان با بهرهگیری از منابع و به پشتیبانی آن به مزیت رقابتی دست یافت.
قرن 21 ( ظهور مدلهای کسب وکار جدید ،اکوسیستم و مزیت رقابتی موقت)
از اواسط دهه 90 و در دهه اول قرن 21 میلادی مدلهای کسبوکار جدید مبتنی بر اینترنت و نرمافزار برای کسب مزیت رقابتی ایجاد گردید که بیش از آن وجود نداشت به عبارت دیگر فنآوری به عنوان یک نیرو قدرتمند نقش محوری ایفاء کرد که بیانگر یک تغییر اساسی در ارتباط با اندیشیدن درباره ماهیت استراتژی است. ظهور اینترنت منجر به شکلگیری رویکردی جدید در استراتژیهای رقابتی شد. به جای جلب رضایت مشتری بوسیله قیمت پایین و کیفیت، سازمانها بر اساس آنکه چه تعداد از افراد از محصولات آنان استفاده میکنند شروع به رقابت کردند. به عنوان مثال مایکروسافت و گوگل زمانی محصولات و خدمات آنان یک مزیت رقابتی محسوب میشود که افراد زیادی از آنها استفاده کنند. در این دوره همچنین تمرکز اصلی استراتژی بر پاسخگو و انعطافپذیری برای خلق مزیتهای رقابتی موقت است. همچنین بر مفاهیمی چون مسئولیت اجتماعی و اصوال اخلاقی کسبوکار تاکید میگردد.
در ادامه اکوسیستم به عنوان رویکردی در استراتژیهای رقابتی معرفی گردید. سازمانها مزیت رقابتی را بوسیله همکاری با سازمانهای دیگر بدست میآورند تا اینکه خود به تنهایی برای بدست آوردن آن تلاش کنند. اکوسیستم تغییری در ماهیت مزیت رقابتی ایجاد نکرده است بلکه سازمانها تمایز و رهبری هزینه را از طریق اکوسیستم بدست میآورند. در واقع مزیت سازمانها، از تعداد مشتریان به سمت تعداد شرکایی که شما برای ارائه محصولات خود دارید انتقال پیدا کرده است.
آیا اصول استراتژی که چندین دهه تغییر نکردهاند، هنوز اثربخش هستند؟
بیش از 30 سال است که مفاهیمی چون 5 نیروی رقابتی پورتر و اصول مزیت رقابتی در ادبیات استراتژی وجود دارند و تغییری نکردهاند. برخی از مدیران سوال میکنند که آیا مفاهیم جدیدی در حوزه استراتژی بوجود نیامده است. این سوال نشان دهنده عدم درک صحیح مدیران از ماهیت دانش است و مانند این است که از یک استاد ریاضی سوال شود که برخی از اصول ریاضی سالهاست که بوجود آمده اند آیا کارایی لازم را دارند یا مفاهیم جدید برای جایگزین آنها وجود ندارد. ما نباید این اصول را به دلیل اینکه به مدت30 سال برای ما واضح و روشن بودهاند را کم اهمیت جلوه بدهیم. در واقع چالش پیش روی سازمانها در مواجه با رقابتهای کشنده، بازنویسی تئوریها نیست بلکه بکارگیری خلاقانه آنها میباشد.
این مرور سریع در سیر تکامل مدیریت استراتژیک نشان میدهد که پژوهشها در مدیریت استراتژیک از مفاهیم ساده مانند دادن راهنمایی عمل به مدیران به سمت مفاهیم پیچیده و انتزاعی حرکت کرده است. در دهه 60 میلادی تمرکز اصلی مقالات بروی ویژگیهای داخلی سازمان بوده است در دهه 70 میلادی مدیریت پورتفلیو و محیط خارجی و دهه 80 میلادی تمرکز به سمت ساختار صنعت، محیط خارجی و با گسترش رقابتهای جهانی به سمت استراتژیهای جهانی سوق پیدا کرد. در دهه 90 میلادی تمرکز پژوهشها به سمت منابع داخل سازمان و محیط داخلی دوباره تغییر جهت داد. در قرن 21 مدلهای کسبوکار نوآورانه، همکاری و یکپارچهسازی، حاکمیت شرکتی و مسولیت اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. همانطور که عنوان شد تکامل استراتژی کسبوکار بیش از آنکه بر گرفته از توسعه تئوریها باشد بر گرفته از نیازهای عملی و واقعی کسبوکار است که بالطبع آن، رویکردهای پژوهشی در حوزه مدیریت استراتژیک را تحت تاثیر خود قرار داده است.