فهم و تبیین پدیدۀ «پشیمانی استراتژیکِ سازمانی»
شهریار عزیزی ـ دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
بهمن حاجیپور ـ دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
حسن داناییفرد ـ استاد گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
رضا قنبرزاده میاندهی* ـ دانشجوی دکتری مدیریت سیاستگذاری بازرگانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
صص. 376- 357
چکیده
پشیمانی زمانی اتفاق میافتد که گزینۀ انتخابشده توسط شخص، بهترین گزینۀ ممکن نباشد و امکان تغییر تصمیم نیز وجود نداشته باشد. هر زمان سازمان و مدیران آن در موقعیت تصمیمگیری قرار گیرند و به بیان دیگر مجبور باشند از بین چند گزینۀ موجود، یکی را انتخاب کنند (گلوگاههای استراتژیک)، زمینه برای بروز پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک فراهم خواهد شد. از طرفی، نگاهی دقیق به پیشینۀ مطالعات انجامشده در حوزۀ مدیریت استراتژیک نشان میدهد تا کنون تمرکز اصلی روی فرایندها و الگوهای قبل و هنگام انتخاب استراتژی (جستوجو و تحلیل اطلاعات) و روشهای اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی بوده است و بهندرت مشاهده میشود که به مراحل پس از انتخاب و اجرای استراتژی و پیامدهای آن برای سازمان پرداخته شده باشد. مسلم این است که در جعبۀ سیاه ذهن مدیر اتفاقات و فرایندهایی روی میدهد که در نهایت به انتخاب یک گزینه از بین گزینههای موجود منجر میشود. همین انتخاب میتواند زمینهساز ظهور پدیدۀ پشیمانی استراتژیک برای سازمان شود. از اینرو، در این پژوهش درصدد هستیم ضمن ارائۀ مباحثی در حوزۀ پشیمانی استراتژیک سازمانی و موقعیتهای مستعد برای بروز آن، زمینه را برای ورود علمیِ این پدیده به حوزۀ مدیریت استراتژیک و در نهایت تئوریزهکردن آن فراهم کنیم. انتظار میرود حرکت در این مسیر در نهایت اطلاعات ارزشمندی در اختیار مدیران عالی شرکتها و سازمانها قرار دهد و براساس چارچوبی منطقی، شیوۀ تصمیمگیری صحیح در نقاط مستعد برای بروز پدیدۀ یادشده را تجویز کند.
کلیدواژه: پشیمانی، مدیریت استراتژیک، مدیران عالی.
مقدمه
پدیدۀ پشیمانی
واژۀ پشیمانی که مترادف لغت انگلیسی Regret است، نوعی واکنش منفی انفعالی در مقابل نعمت يا امتياز گذشته و ازدسترفته است. پشیمانی حالتی منفی است و زمانی اتفاق میافتد که گزینۀ انتخابشده توسط شخص، بهترین گزینۀ ممکن نباشد و امکان تغییر تصمیم نیز وجود نداشته باشد (زلینبرگ، وندیک، مانستد و وندرپلیت، 2000). لاندمن طی مطالعات خویش روی این پدیده در سال 1993 اشاره میکند که پشيمانی نوعی غم است که فرد آن را زمانی که احساس ازدستدادن فايده و امتيازی را داشته باشد، تجربه میکند. پشيمانی يعنی ندامت و اندوه شديد بر آنچه از دست رفته باشد و امكان بازگشت آن نباشد. حسرت و پشيمانی حالتی است که در آن افراد از جملاتی با واژۀ «ای کاش» زياد استفاده میکنند. بهطور مثال، جملاتی مانند: «ای کاش يک شكل ديگر انجام داده بودم»، «ای کاش اينکار را نمیکردم»، «ای کاش اينکار را میکردم» و «ای کاش انتخاب ديگری کرده بودم»، ازجمله جملاتی هستند که از افرادی که دچار احساس پشيمانی شدهاند زياد شنيده میشود.
در بررسی دقيقتر برای يافتن معنای واژۀ پشيمانی در لغتنامه، سه معنی متفاوت بهشرح زير بهدست میآيد:
در حوزۀ مدیریت و اقتصاد اولین تحقیق مرتبط با مبحث پشیمانی در سال 1982 توسط «لومز و ساجدن» انجام شد. نتایج مطالعات این محققان نشان داد افراد زمانی پشیمان خواهند شد که نتیجۀ بهدستآمده، بدتر از نتیجهای باشد که میتوانستند با انتخاب گزینۀ دیگری بهدست آورند. اولین نظریۀ توسعهیافته در این زمینه «تئوری توجیح تصمیمگیری»[1] نام دارد که دو عنصر پشیمانی در تصمیمگیری را که عبارتاند از: «ارزیابی مقایسهای نتایج» و «احساس سرزنش خود بهدلیل تصمیم اشتباه»، در خود جای داده است (کنولی و زیلنبرگ، 2002). بهطور کلی، میتوان گفت که مفهوم پشیمانی در ادبیات تحقیق بیشتر بهصورت پشیمانی انجام یک فعالیت و انجامندادن آن بررسی شده است و بیشتر تحقیقات نشان میدهند انجام یک فعالیت بیشتر از انجامندادن یک فعالیت میتواند به پشیمانی فرد منجر شود (کروتی و تامپسون، 2008).
با اینوجود، در ادبیات مدیریت، پشیمانی بیشتر در زمینۀ تصمیمات مصرفکننده بررسی شده است. در این حوزه دو نوع احساس بعد از پشیمانی شناسایی شده است که در واقع تبعات پشیمانی هستند. نوع اول «سکون عدم اقدام»[2] نامگذاری شده است که سبب میشود مشتری که در خریدهای قبلی خود پشیمانی را تجربه کرده است، در خریدهای بعدی کمتر به خریدهای مشابه اقدام کند. نوع دوم «سکون عدم تجانس شناختی»[3] است، که سبب میشود مشتری موقعیت خرید ازدسترفته را در ذهن خود بیارزش یا کمارزش کند تا بهنوعی خود را از احساس ازدستدادن فرصت رهایی بخشد (پاتریک، لانسلوتی و دمیلو، 2009).
مواردی از پدیدۀ پشیمانی در دنیای کسبوکار
در دنیای کسبوکار کم نبودهاند مدیرانی که با تصمیمات اشتباه، خسارتهای جبرانناپذیری را متوجه سازمان متبوع خویش ساختهاند و پشیمانیهای شدیدی را بهبار آوردهاند. در این راستا، برای پیبردن به اهمیت پرداختنِ به پدیدۀ پشیمانی، در ادامه به برخی از این موارد و تبعات ناشی از آنها اشاره خواهیم کرد:
شرکت موتورولا[4]
یکی از نمونههای تصمیمات اشتباه که به پشیمانی و ضرر هنگفتی منجر شده است را در دنیای فناوری و برای شرکت «موتورولا» میتوان مشاهده کرد. این شرکت در سال 2006 و با مدل گوشی «ریزر»[5]، 22 درصد از سهم بازارهای جهانی گوشی هوشمند را در اختیار داشت. زمانی که رقبای بزرگی مانند آیفون، سامسونگ و سونی در تدارک رقابت و کسب سهم از موتورلا بودند، این شرکت مرتکب یک اشتباه استراتژیک شد و سالهای متمادی گوشی جدید با قابلیتهای بهبودیافته به بازار عرضه نکرد و تنها به فروش گوشی ریزر با قیمت کمتر پرداخت. این تصمیم اشتباه و تأخیر در عرضۀ گوشی مدل جدید سبب شد تا سال 2010 که گوشی جدید این شرکت عرضه شد، درآمد شرکت از 43 میلیارد دلار به 22 میلیارد دلار یعنی تقریباً نصف کاهش یابد. این امر در ادامه سبب کاهشی بهمیزان 90 درصد در ارزش سهام این شرکت شد و قیمت سهام آن از 107 دلار به 13 دلار سقوط کرد. این مسئله تبعات بسیار شدیدی برای شرکت موتورولا در پی داشت و تمامی ذینفعان این شرکت را با ناامیدی مواجه کرد. در نهایت، مشکلات طرحشده به فروش کل سهام شرکت موتورولا به شرکت گوگل منجر شد. همان طور که مشاهده میشود تبعات یک تصمیم اشتباه آنقدر فاجعهبار بود که به انحلال شرکت و انتقال مالکیت آن منجر شد.
شرکت کیمارت[6]
نمونۀ دیگر تصمیم اشتباه و متعاقب آن پشیمانیِ سازمانی را میتوان در صنعت خردهفروشی و برای شرکت «کیمارت» مشاهده کرد. این شرکت در خلال سالهای 1990 بهدنبال رقابت بر سر قیمت (جنگ قیمت) با غول خردهفروشی دنیا یعنی «والمارت»[7] بود. والمارت در آن زمان سیستم لجستیک آنلاین داشت، بهگونهای که این مسئله قدرت فراوانی را برای شرکت بهمنظور استفادۀ بهینه از قفسههای فروشگاه فراهم کرده بود. مدیران وقت شرکت کیمارت بهجای استفاده از سیستم مشابه لجستیکی و حتی سیستمی سریعتر و کاراتر از شرکت والمارت، تنها بر چانهزنی بر سر قیمت با تأمینکنندههای اجناس خویش تمرکز کرده بودند. اینکار سبب شد مشتریان شرکت در بسیاری از مواقع با قفسههای خالی در فروشگاههای کیمارت مواجه شوند که این مسئله بههیچوجه برای آنان قابل پذیرش نبود. کاهش سهام کیمارت در سالهای 1998 تا 2002 بهمیزان 63 درصد و رشد سهام والمارت بهاندازۀ 82 درصد این شرکت را بهصورت کامل از صحنۀ رقابت خارج کرد و پشیمانی فراوانی را برای سازمان و مدیرانش به همراه داشت؛ بهطوری که درنهایت این شرکت در سال 2005 با شرکت «سیرز»[8] ادغام شد.
شرکت امریکن موتورز[9]
شرکت «امریکن موتورز» در سالهای اولیه دهۀ 1960 وضعیت بسیار مناسب درآمدی داشت و سهم شایان توجهی از بازار خودروی آمریکا را در اختیار داشت. همهچیز برای این شرکت بهخوبی پیش میرفت تا آنجا که از اواسط دهۀ 1960 امریکن موتورز با افت شدید درآمد مواجه شد؛ بهطوری که قدرت رقابت با دو رقیب دیرینۀ خویش یعنی «جنرال موتورز»[10] و «فورد»[11] را از دست داد. در آن بازۀ زمانی جنرال موتورز و فورد استراتژی تولید ماشینهای بزرگتر را در دستور کار داشتند و از این طریق سهم زیادی را به خود اختصاص داده بودند. تصمیم عجولانۀ مدیران شرکت امریکن موتورز در خرید برند «جیپ»[12] از شرکت «کیسر»[13] از جمله مهمترین دلایل شکست این شرکت محسوب میشود. جیپ خودرویی گرانقیمت با مصرف زیاد بنزین بود و بهطبع در بازۀ زمانی که اقتصاد آمریکا ضعیف و شکننده و قدرت خرید مردم بسیار کم بود، تقاضای چندانی را متوجه خویش نساخت و زمینه برای ضرر هنگفت شرکت امریکن موتورز فراهم کرد. در واقع، مدیران این شرکت بدون تحلیل جامعی از وضعیت بازار و رقبا و بدون توجه به قدرتگرفتن شرکتهای ژاپنی (بهویژه در تولید ماشینهای با مصرف کم در آمریکا) دست به یک تصمیم استراتژیک اشتباه در خرید برند زدند. این تصمیم اشتباه سبب شد که این شرکت در همۀ سالهای 1980 تا 1986 یک شرکت زیانده باشد و ارزش سهام آن با افت شدید و بیسابقهای مواجه شود. در جدول 1 به برخی از این موارد و تبعات ناشی از آنها اشاره شده است. موارد طرحشده حکایت از این امر دارد که استفاده از تجربیات ناشی از تصمیمات اشتباه و بهدنبال آن شکست، میتواند در کنار توجه به عوامل کلیدی موفقیت، زمینه را برای اتخاذ تصمیمات اثربخش در آینده فراهم کند.
جدول 1. تصمیمات مدیریتیِ اشتباه و تبعات آن در برخی شرکتهای مطرح دنیا
نام شرکت | تصمیمِ اشتباه | تبعات تصمیم |
موتورولا | تأخیر در ارائۀ گوشی جدید با قابلیتهای بهبودیافته و اصرار برای ارائۀ گوشی قدیمی (ریزر) صرفاً با قیمت کمتر برای سالهای متمادی (در حالی که اپل، سامسونگ، سونی و… مدام گوشیهای هوشمند جدید ارائه میکردند) | · کاهش 50 درصدی درآمد شرکت از 43 به 22 میلیارد دلار
· کاهش 90 درصدی ارزش سهام شرکت · واگذاری شرکت موتورولا به شرکت گوگل |
کیمارت | راهانداختن جنگ قیمت با غول خردهفروشی دنیا (والمارت) و تلاشنکردن برای راهاندازی سیستمهای آنلاین پشتیبانی | · کاهش 63 درصدی سهام کیمارت و رشد 82 درصدی والمارت و واگذاری آن به شرکت «سیرز» |
امریکن موتورز | تصمیم عجولانۀ مدیران شرکت در خرید برند «جیپ» از شرکت «کیسر» (جیپ قیمت و مصرف سوخت زیادی داشت) | · تبدیلشدن به یک شرکت زیانده و افت شدید و بیسابقهی ارزش سهام آن |
پدیدۀ پشیمانی در مدیریت استراتژیک و نقاط مستعد برای بروز آن
در این بخش درصدد هستیم تا ضمن تشریح چند نمونه از مهمترین و معتبرترین مدلها و تئوریهای مطرحشده در حوزۀ مدیریت استراتژیک، نقاط مستعد برای بروز پدیدۀ پشیمانی استراتژیک سازمانی در هر یک از آنها را شناسایی و معرفی کنیم. «الگوی شکلگیری و تحقق استراتژی»، «مدل فرایند استراتژیسازی» و «انواع محیط و استراتژیهای متناظر با هر یک» از جمله مواردی هستند که در این بخش از نظر خواهند گذشت. شایان یادآوری است، مدل ائتلاف سایمون، مدل سطل زبالۀ کوهن، مدل تصمیمگیری تدریجی مینتزبرگ و… نیز میتواند مطرح شود.
الگوی شکلگیری و تحقق استراتژی (مینتزبرگ، آلستراند و لمپل، 2005)
«هنري مينتزبرگ و همکارانش» در سال 2005 اشاره میکنند که تحقق یافتن یا نیافتن استراتژیها در یک سازمان (با مد نظر قراردادن مکاتب فکری استراتژیستها (10 مکتب) و شیوههای بهکارگیری استراتژی توسط آنها (پنج حرف پي در استراتژي»[14]) متأثر از عوامل مختلف است که این فرایند در شکل 1 مشاهده میشود.
نکتۀ درخور اهمیت این است که نگاه مکاتب مختلف به این استراتژیها، متفاوت است. بهطور مثال، مکتب برنامهریزی هر دو نوع «استراتژی سنجیده و عمدی» و «استراتژی نوظهور» را به رسمیت میشناسد؛ با اینوجود آشکارا به «استراتژیهای سنجیده و عمدی» اولویت میدهد. همان طور که در شکل یادشده مشاهده میشود، «استراتژیهای تحققیافتۀ» سازمان، برآیندی از «استراتژیهای سنجیده و عمدی» و «استراتژیهای نوظهور» هستند. استراتژیهای سنجیده و عمدی آن بخش از استراتژیها هستند که بهدرستی اجرا میشوند و کاملاً تحقق مییابند (دقیقاً بهعکس استراتژیهای تحققنیافته). این نوع استراتژیها کاملاً آگاهانه انتخاب و اتخاذ شدهاند. از طرفی استراتژیهای نوظهور آن بخش از الگوهایی هستند که بدون اینکه آشکارا مد نظر باشند، تحققیافتهاند. این نوع استراتژیها اقداماتی هستند که یکبهیک و بهمرور زمان بهنوعی مداومت یا الگو (یا استراتژی) تبدیل میشوند.
شکل 1. الگوی شکلگیری و تحقق استراتژیها
مینتزبرگ و همکارانش (2005)
تحلیل نقاط مستعد پشیمانی استراتژیک در مدل مینتزبرگ
در الگوی شکلگیری و تحقق استراتژیها که توسط مینتربرگ و همکارانش ارائه شده است، همۀ نقاط حساس بهنوعی میتواند مستعد بروز پدیدۀ پشیمانی استراتژیک سازمانی باشند. در هر یک از مراحل این مدل، اتخاذ کردن یا نکردن تصمیمات صحیح، تعلل یا شتابزدگی در بهکارگیری یک استراتژی، میزان کیفیت پیشبرد یک استراتژی، افراط و تفریط در بسیج منابع برای پیشبرد استراتژیِ منتخب، نگاه متعصبانه به استراتژیِ منتخب و… میتوانند زمینه را برای تحمیل خسارتهای جبرانناپذیر به شرکت و مدیران آن فراهم کنند. بهطور مثال، اگر در مرحلۀ اول که تعیین «استراتژی مد نظر» سازمان است، سازمان (و مدیران آن) بدون توجه به رسالت و مأموریت خویش، بدون لحاظکردن قابلیتها و شایستگیهای درونی، بدون درنظرگرفتن عوامل حیاتی و بحرانی موفقیت در صنعت و… مبادرت به طراحی و انتخاب استراتژیها کنند، احتمال وقوع پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک برای سازمان بهشدت افزایش خواهد یافت. یا در خصوص «استراتژیهای نوظهور» مداخله کردن یا نکردن در فرایند شکلگیری آنها، انتخاب و اولویتدادن به آنها و… میتواند مشکلآفرین باشد (این تحلیل را در خصوص سایر مراحل مدل نیز میتوان ارائه کرد).
مدل فرایند استراتژیسازی B-B (باوور و بورگلمن، 1983 – 1970)
«مدل فرایند استراتژیسازی باوور ـ بورگلمن (B-B)»[15] در یک سازمان بزرگ و پیچیده، فعالیتهای مدیریتیِ چندگانه، همزمان، بههمپیوسته و متوالی را در سطوح سهگانۀ سلسلهمراتب سازمانی (عملیاتی یا خط مقدم – میانی – مدیران عالی) به تصویر میکشد و در ادامه فرایند استراتژیسازی درونسازمانی را مشتمل بر چهار خردهفرایند شکل میدهد: دو فرایند مرکزی پایین به بالای بههمپیوسته با عنوان «تعریف»[16] و «انگیزه»[17]؛ و دو فرایند شرکتی اورلَپ با عنوان «تعیین بافت ساختاری»[18] و «تعیین بافت استراتژیک»[19] (نودا و باوور، 1996). کارکرد اصلی این مدل تلاش همۀ پیشرانهای استراتژیک در سطوح عملیاتی و میانی برای اثرگذاری بر مدیران عالی سازمان با هدف جلب نظرات ایشان در خصوص تخصیص منابع کمیاب به بخشهای مختلف سازمان است که در این راستا مدیران عالی از ابزارهای در اختیار خویش از جمله تعیین بافت ساختاری و بافت استراتژیک استفاده میکنند (و در واقع انتخاب میکند که چطور بر آنها اثر بگذارد) (باوور، 1970؛ بورگلمن، 1983a و 1983b).
تحلیل نقاط مستعد پشیمانی استراتژیک در مدل باوور و بورگلمن (B-B)
گاهی افراط یا تفریط مدیران سازمان در تعیین حدود و ثغور بافت ساختاری و بافت استراتژیک سازمان (یعنی بیش از حد منعطفبودن یا بیش از حد کنترلی و خشکبودنِ بافت سازمان) میتواند زمینهساز بروز پدیدۀ پشیمانی استراتژیک برای سازمان شود. بهطور مثال، همان طور که مستحضرید بافت و زمینۀ استراتژی از نگاه «دویت و میر» (2004) در سه سطح مختلف صنعت، سازمان و بینالملل تعریف شده و محققان پارادوکسهای موجود در خصوص هر یک از این سطوح را تبیین کردهاند (جدول 2).
بهطور نمونه، در سطح سازمان، درصورتی که بافت ساختاری یا استراتژیک بهگونهای تعیین شود که افراد در سطوح عملیاتی و میانیی احساس کنترل بیش از حد بر فعالیتهایشان از جانب مدیریت عالی داشته باشند و اتفاقاً این کارکنان افرادی خلاق و بالغ باشند (بلوغ سازمانی بالا)، نمیتوانند نظرات و پیشنهادها خویش را بهراحتی در اختیار مدیران عالی قرار دهند. این امر ممکن است زمینهساز خسارتهای جبرانناپذیری برای سازمان شود (از جمله خروج کارکنان از سازمان، ترویج جوّ ناامیدی و بیاعتمادی در سازمان، کاهش انگیزۀ شغلی و…) که این عوامل در نهایت به ظهور پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک منجر میشود. عکس این قضیه در خصوص سازمان و سایر سطوح بافت و زمینۀ استراتژیک نیز محتمل است.
جدول 2. حالات مختلف بافت استراتژیک بههمراه پارادوکسها و چشماندازهای هریک
سطوح بافت و زمینۀ استراتژیک | پارادوکس استراتژی | چشمانداز استراتژی |
صنعت | انطباق[20] ↔ انتخاب[21] | پویایی صنعت ↔ رهبری صنعت |
سازمان | کنترل[22] ↔ بینظمی[23] | رهبری سازمان ↔ پویایی سازمان |
بینالملل | جهانیشدن[24] ↔ محلی ماندن[25] | همگرایی جهانی ↔ تنوع بینالمللی |
دویت و میر (2004: 14)
انواع محیطها و استراتژیهای متناظر با هر یک (ریوس، هانایس و سینها ، 2015)
طبقهبندیهای مختلفی در خصوص انواع محیطها ارائه شده است. بهطور مثال، «ایگور انسف» سطوح تلاطم محیط را در یک طیف پنجنقطهای نشان داد و چگونگی استفاده از قابلیتهای سازمان برای کسب موفقیت در هر یک از سطوح محیطی را مشخص کرد (رجوع شود به انسف و مکدانل، 1985، ج اول: 425). با اینوجود، اخیراً «ریوِس و همکارانش» در سال 2015 طبقهبندی جدیدی از انواع محیطها ارائه و استراتژیهای متناظر با هر یک را شناسایی کردهاند «جعبۀ رنگِ استراتژی»[26]. این محققان اشاره میکنند: شرکتهایی که با موفقیت رویکردشان به استراتژی را با محیط کسبوکارشان متناسب ساختهاند، به طرز معناداری نسبت به سایر شرکتها کامیابتر بودهاند. پنج نوع محیط طرحشده و استراتژیهای پیشنهادی برای هر یک عبارتاند از:
تحلیل نقاط مستعد پشیمانی استراتژیک در مدل ریوس و همکاران
مطابق با مطالعات ریوس و همکارانش (2015)، اتخاذ استراتژیهای متناسب با محیط کسبوکار شرکت احتمالاً زمینهساز موفقیت شرکت خواهد شد و این امر در نهایت احتمال وقوع پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک را کاهش میدهد (و بهعکس نامتناسببودن استراتژی بهکار گرفتهشده با محیط کسبوکار شرکت، احتمال وقوع این پدیده را تقویت میکند). بنابراین، تناسب داشتن یا نداشتن استراتژیهای اتخاذشده توسط سازمان با محیط کسبوکار شرکت میتواند یکی دیگر از نقاط مستعد برای بروز پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک باشد. بهبیان دیگر، سازمان باید از بین استراتژیهای مختلف، منطبقترین استراتژی با محیط کسبوکار شرکت را انتخاب کند و همین انتخاب میتوان مستعد بروز پشیمانی شود.
پیشینۀ مطالعات انجامشده در حوزۀ پشیمانی
رویکرد زمانی در پیشینۀ تحقیق
نگاههای مختلفی در خصوص پیدایش و بهکارگیری اولیۀ تئوری پشیمانی وجود دارد. با اینوجود، آنچه که اجماع حداکثری در خصوص آن وجود دارد این است که پیدایش اولیۀ این تئوری در زمینۀ روانشناسی اجتماعی و چگونگی تصمیمگیری افراد و مدلسازی رفتارهای اجتماعی و سیاسی صورت گرفته است. تحقیقات انجامشده در زمینۀ روانشناسی اجتماعی را میتوان به چهار دستۀ اساسی تقسیم کرد که تئوری پشیمانی در دستۀ دوم جای میگیرد:
در همین راستا «ساویج» در سال 1950 اشاره میکند که گاهی افراد تصمیمات خویش را براساس تئوری کمینهسازی پشیمانی اتخاذ میکنند. اگرچه مقالاتی در باب تئوری پشیمانی از ابتدای دهۀ 1950 به چاپ رسیده (که مهمترین آنها پژوهش «ساویج» در سال 1950 بود)، با اینوجود، دانشمندان بهاتفاق این تئوری را به «لومز و ساجدن» بهدلیل ورود به بحث بازارهای مالی نسبت میدهند. این دو پژوهشگر تئوری تصمیم را با لحاظ احتمال پشیمانیها فرمولهبندی کردند و اشاره میکنند که افراد زمانی پشیمان خواهند شد که نتیجۀ بهدستآمده، بدتر از نتیجهای باشد که میتوانستند با انتخاب گزینۀ دیگری به دست آورند. پس از معرفی تئوری افسوس توسط «لومز و ساجدن» در سال 1982 و به دنبال آن «بل» در سال 1982 و «فیشبرن» در سال 1982، با توجه به اهمیت شبیهسازی رفتار افراد هنگام تصمیمگیری، بسیار مورد توجه قرار گرفت و پژوهشگران بسیاری در این زمینه فعالیت کردند.
زلینبرگ در سال 2007 طبق بررسیهای تاریخیِ خویش در خصوص تئوری پشیمانی، تعداد متون چاپشده و سیر آنها از سال 1945 تا 2005 را در نموداری به شکل زیر ارائه کرده است. همان طور که مشاهده میشود روند صعودی انتشارات در حوزۀ تئوری پشیمانی در طول سالهای مختلف بهوضوح مشخص است. این روند صعودی بهویژه از سالهای دهۀ 1980 به بعد رشد چشمگیری داشته است و محققان از حوزههای مختلف به این موضوع ورود کردهاند.
شکل 2. نسبت تعداد متون چاپشده در خصوص تئوری پشیمانی به زمان
در بازۀ زمانی 1945 تا 2005 (زلینبرگ، 2007)
در حالت کلی میتوان اینگونه استنباط کرد که تئوری پشیمانی زمانی استفاده میشود که افراد انتظار دارند از خروجی گزینههای ردشده مطلع شوند (زلینبرگ، 1999). در جدول 3 به برخی از مهمترین و اثرگذارترین پژوهشهای انجامشده در خصوص تئوری پشیمانی و نتایج آنها اشاره شده است.
جدول 3. خلاصهای از مهمترین تحقیقات انجامشده در حوزۀ پشیمانی با رویکرد زمانی
نام نویسنده / سال | عنوان | اهم نتایج |
(ساویج، 1950) | تئوری تصمیمات آماری | گاهی افراد تصمیمات خویش را براساس تئوری کمینهسازی پشیمانی اتخاذ میکنند. به اینترتیب که گزینههای متفاوت قابل بررسی را برای هر بازیکن بررسی کرده و بیشینۀ افسوسی که میتواند از آن گزینه نصیب بازیکن شود، حساب میشود و در نهایت گزینهای انتخاب میشود که این افسوس را کمینه کند |
(جانیس و من، 1977) | تصمیمگیری: تحلیل روانشناسانه از تعارض، انتخاب و تعهد | قبل از گرفتن هر تصمیمی، افراد اصولاً لحظهای درنگ کرده و به آثار و تبعات آن و اینکه چه اتفاقی ممکن است پشیمانی به بار آورد، فکر میکنند |
(لومز و ساجدن، 1982) | تئوری پشیمانی: یک نظریۀ جایگزین برای انتخاب عقلایی تحت شرایط عدم اطمینان | فرمولهبندی کردنِ تئوری تصمیم ضمن لحاظکردن احتمال پشیمانی افراد. بهبیان دیگر، تئوری پشیمانی را بهعنوان جانشینی برای تئوری انتخاب منطقی در شرایط عدم اطمینان معرفی کردند. |
(بل، 1982) | پشیمانی ناشی از تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان | تئوری مطلوبیت مورد انتظار در این پژوهش به چالش کشیده شده است. زیرا عنصر اصلی آن «پول» بهتنهایی نمیتواند اقناکننده باشد. بعد از اتخاذ یک تصمیم در شرایط عدم اطمینان، یک فرد ممکن است احساس کند که گزینههای دیگر ممکن بود پیامدهای بهتری برای وی میداشتند. |
(لاندمن، 1993) | مقاومت مبتنی بر امکان | پشیمانی و شادی فقط زمانی پدیدار میشود که خروجی تصمیم ما شناختهشده است. این ایده به مقایسه و ارزیابی این خروجی با خروجیهای گرینههای دیگر برمیگردد. بهبیان دیگر، افراد زمانی پشیمانی را تجربه میکنند که خروجی انتخابشان در مقایسه با خروجیهای سایر گزینهها بدتر باشد. |
(اینمن، دایر و جیا، 1997) | مدل مطلوبیت توسعهیافته مبتنی بر ناامیدی و پشیمانی متأثر از ارزیابی پس از انتخاب | پشيمانی زمانی رخ میدهد که فرد تلاش فكری خود را صرف مشاهدۀ گزينۀ انتخابی خود در مقايسه با ساير گزينههايی میکند که انتخاب نكرده است. |
(زلینبرگ، 1999) | پشیمانی پیشبینیشده، بازخورد مورد انتظار و تصمیمگیریهای رفتاری | تئوری پشیمانی زمانی استفاده میشود که افراد انتظار دارند از خروجی گزینههای ردشده مطلع شوند. |
(زلینبرگ و پیترز، 2007) | تئوری قواعد پشیمانی | بررسی روند تاریخی مطالعات انجامشده در حوزۀ پشیمانی در علوم مختلف و دستیابی به تئوری تجمیعی از پشیمانی در دو نسخه. |
(سارانجی، اسمید و والمن، 2013) | دلخوش به شانس اندک: پویاییهای پیشیبینی پشیمانی در مواقع توسعۀ محصولات جدید | زمانی که اطلاعات منفی جدید از یک پروژۀ توسعۀ محصول دریافت میشود، پشیمانی ناشی از ادامۀ سرمایهگذاری در پروژه افزایش مییابد و از طرف دیگر پشیمانی ناشی از انجامندادن پروژه بهصورت ثابت باقی میماند. از اینرو، مدیران پروژه پشیمانی بیشتری از ادامهندادن پروژۀ محصول جدید در مقایسه با ادامۀ آن دریافت میکنند و در نتیجه ادامۀ یک پروژۀ اشتباه از نظر روانی برای آنها گزینۀ مناسبتری است |
(دیسیدیو و سوماسوندرام، 2015)
|
تئوری پشیمانی: یک بنیان جدید | در این پژوهش یک زیربنای رفتاری جدید برای تئوری پشیمانی برمبنای «تبادل مستمر» ارائه شده است. در این تئوری برای اولینبار پشیمانی بهصورت مستمر دیده شده و از مطلوبیت جدا شده است. |
تحلیل رویکرد زمانی
بررسی فراوانی پژوهشهای انجامشده در حوزۀ پشیمانی در طول سالیان مختلف حکایت از روند صعودی تمایل به انجام مطالعات در این زمینه دارد؛ بهگونهای که هر ساله بر تعداد پژوهشهای انجامشده در حوزۀ پشیمانی افزوده میشود. این امر حکایت از ضرورت و اهمیت زیاد این پدیده در فضای علمی و همچنین در دنیای کسبوکار امروز دارد. با توجه به این مسئله پرداختن به مبحث پشیمانی (بهویژه پشیمانی استراتژیستها) با توجه به کارکرد خطیر استراتژیستها در موفقیت یا شکست کسبوکارها امری الزامی بهنظر میرسد.
رویکرد حوزهای در پیشینۀ تحقیق (حوزههای علم)
واردکردن واژۀ پشیمانی به ادبیات مدیریت استراتژیک مستلزم شناخت از پیشینه و رد پای این پدیده در علوم مشابه دیگر دارد. با توجه به اینکه «پشیمانی» واژهای عام و میانرشتهای محسوب میشود، انتظار میرود مطالعات انجامشده در خصوص این پدیده در سایر حوزههای علمی تا حد زیادی قابل تعمیم به شاخۀ مدیریت استراتژیک باشد. براساسِ این منطق، در جدول 4، با رویکرد حوزهای به برخی از مهمترین تحقیقات انجامشده در خصوص پدیدۀ پشیمانی (تئوری پشیمانی) و نتایج آن اشاره شده است.
جدول 4. خلاصهای از مهمترین تحقیقات انجامشده در خصوص پشیمانی با رویکرد حوزهای (حوزۀ علوم)
حوزه | نام نویسنده / سال | عنوان | اهم نتایج |
روانشناسی | (جانیس و من، 1977) | تصمیمگیری: تحلیل روانشناسانه از تعارض، انتخاب و تعهد | قبل از گرفتن هر تصمیمی، افراد اصولاً لحظهای درنگ میکنند و به آثار و تبعات آن و اینکه چه اتفاقی ممکن است پشیمانی به بار آورد، فکر میکنند. |
(لاندمن، 1987) |
پشیمانی: یک تحلیل تئوریک و مفهومی | تشریح و تبیین پدیدۀ پشیمانی از جنبههای مختلف از جمله: الف) یک پدیدۀ شناختی، ب) یک پدیدۀ احساسی و ج) یک پدیدۀ شناختیـ احساسی.
خطکشی مشخص بین پدیدۀ پشیمانی و سایر پدیدههای مشابه (که بیشتر با این مفهوم به اشتباه گرفته میشوند). از جمله شکست و سقوط (Undoing)، پریشانی و ندامت (Remorse)، جرم و گناه (Guilt) مقایسه شد. |
|
(گیلوویچ و مدوک، 1995) | تجربۀ پشیمانی: چه چیزی، چه موقع و چرا | پدیدۀ پشیمانی ناشی از دو اشتباه است: الف) «اشتباه ناشی از انجام کارهایی که نباید انجام میشد»، ب) «اشتباه ناشی از انجامندادن کارهایی که باید انجام میشد.
پشیمانیهای ناشی از اشتباه اول (بیشتر از نوع کوتاهمدت هستند و افراد پس از انجام چنین اشتباهاتی خیلی زود دچار پشیمانی میشوند؛ این در حالی است که در حالت دوم افراد در کوتاهمدت مشکل خاصی احساس نمیکنند، ولی با گذر زمان پس از مدتی دچار پشیمانی شدید میشوند. |
|
(علی و رامای، 2011) | پیامدهای پش از خرید: اثر متقابل پشیمانی خریدار، طبقه اجتماعی و انواع محصول | افراد بالغ در کنترل شخصی خود موفقترند و با تلاش فعالانه در جهت تغيير رفتار پشيمانی ور و کاهش احساس پشيمانی و بازانديشی میپردازند. در حالي كه افراد با سنين بیشتر، دچار پشيمانی گستردهتری میشوند و بهجای تلاش فعالانه برای تغيير شرايط، بيشتر بهدنبال تلاشهايی برای جلب حمايت فردی بهمنظور کاهش احساس پشيمانی خود هستند. |
ادامۀ جدول 4
حوزه | نام نویسنده / سال | عنوان | اهم نتایج |
روانشناسی | (دیاز، مولینا و پونس، 2015) | ارزش بهدستآوردن: بیشینهسازی در تصمیمگیری، پشیمانی و رضایت از زندگی
|
ارتباط مثبت و معناداری بین «پیچیدگی تصمیم» و احتمال وقوع پدیدۀ پشیمانی وجود دارد. بهبیان دیگر، با افزایش سطوح پیچیدگیِ تصمیمات، احتمال اینکه افراد در آینده دچار پدیده پشیمانی شوند افزایش مییابد.
رابطۀ معکوس میان میزان پشیمانی تجربهشده توسط افراد و میزان رضایت از زندگی در آنها وجود دارد. |
بازاریابی | (ساجدن، 1985) | پشیمانی، اتهام متقابل و عقلانیت | شدت احساس پشیمانی معمولاً براساس میزان مسئولیتی متفاوت است که فرد در قبال تصمیمات خود پذیرفته است. بر همین اساس میزانی که فرد هنگام پشیمانی خود را سرزنش میکند نیز متفاوت است. علاوه بر این بررسیها نشان میدهد هر چه مصرفکننده هنگام تصمیمگیری احساس کند که کنترل بیشتری روی تصمیمات خود دارد، احساس پشیمانی بهدستآمده از انتخاب نامناسب نیز در او بیشتر خواهد بود. |
(سایمونسن، 1992) | تأثیر پیشبینی پشیمانی و احساس مسئولیت بر تصمیمات خرید | انتخاب مصرفکنندگان از بین گزینههای مختلف ممکن است تا حد بسیار زیادی متأثر از میزان تمایل آنها به پیشبینی پشیمانی و احساس مسئولیت آنها در قبال اتخاذ تصمیمات اشتباه باشد.
مشتریانی که حس پشیمانی گریزی در آنها شدیدتر است و از هماکنون قادر به پیشبینی واکنشها خویش در قبال اتخاذ تصمیمات اشتباه هستند، احتمال بیشتری وجود دارد که بهجای منتظرماندن برای پیداکردن گزینههای ارزانتر و با تخفیفهای بیشتر، محصولاتی که هماکنون در دسترس هستند را حتی با قیمتهای بیشتر و از گروه برندهای مشهورتر خریداری کنند. |
|
(زلینبرگ و پیترز، 2007) | تئوری قواعد پشیمانی | مصرفکنندگان در بسیاری از خریدها انگیزۀ زیادی برای جلوگیری از وقوع پشیمانی دارند و بیشتر زمانی که دچار احساس پشیمانی میشوند، سعی دارند با رفتارهای بهبودبخش به کاهش احساس پشیمانی خود بپردازند و در صورتی که این رفتارها در کاهش پشیمانی آنها مؤثر نبود، مصرفکنندگان به انکار این احساس و یا متوقفکردن آن میپردازند. | |
(اینمن، 2007) | قواعد پشیمانی: رهایی از ملامت نفس از طریق یادگیری | پشیمانی سطوح رضایت را کاهش میدهد و رابطهای مستقیم با کاهش دفعات خرید مجدد دارد. | |
(لی و کاته، 2009) | پشیمانی مصرفکننده پس از خرید: مفهومسازی و توسعۀ شاخص اندازهگیری برای پشیمانی مصرفکننده پس از خرید | در این پژوهش برای سنجش هر یک از دو نوع پشیمانی (یعنی «پشیمانی ناشی از نتایج خرید» و «پشیمانی ناشی از فرایند خرید») مدلی با 16 شاخص تعریف شد. | |
(امبریک و غربی، 2011) | تعدیلگران پشیمانی پس از خرید | فاکتورهای تعدیلکنندۀ احساس پشیمانی پس از خرید در افراد عبارتاند از: الف) عوامل موقعیتی شامل: مسئولیتپذیری، ظرفیت، مجازبودن تصمیم، امکان برگشت، زمان انتخابشده برای تصمیمگیری، انتخاب بین نام برند و قیمت، سطح پیچیدگی، تعداد گزینههای جایگزین، ماهیت خرید، خدمات فروش و ب) عوامل شخصی شامل عزت نفس، مقایسۀ اجتماعی، گرایشهای موقتی، خوشبینی یا بدبینی، کمالگرایی، نگاه حداکثری یا رضایتبخش، اجتناب از ریسک، تأمل و دودلی، سن، جنسیت. |
ادامۀ جدول 4
حوزه | نام نویسنده / سال | عنوان | اهم نتایج |
بازاریابی | (گیورگتا و همکاران، 2013) | امواج پشیمانی: بررسی احساس و تصمیمگیری | انتظار پشیمانی یکی از عوامل اصلی در انتخاب محصول نهایی توسط بیشتر مصرفکنندگان است. |
(بوشرا و بیلال، 2015) | ارتباط بین خریدهای ضروری با فرهنگ مصرفکننده و پشیمانی پس از خرید | تمایلات مادیگرایانه در افراد که گاهی به انجام خریدهای اجباری (غیرارادی) منجر میشود، اثر معناداری بر پشیمانی پس از خرید مصرفکنندگان دارد. | |
اقتصاد | (لومز و ساجدن، 1982) | تئوری پشیمانی: یک نظریۀ جایگزین برای انتخاب عقلایی تحت شرایط عدم اطمینان | فرمولهبندی کردنِ تئوری تصمیم ضمن لحاظکردن احتمال پشیمانی افراد. بهبیان دیگر، تئوری پشیمانی را بهعنوان جانشینی برای تئوری انتخاب منطقی در شرایط عدم اطمینان معرفی کردند. |
(بل، 1982) | پشیمانی ناشی از تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان | بعد از اتخاذ یک تصمیم در شرایط عدم اطمینان، یک فرد ممکن است احساس کند که گزینههای دیگر ممکن بود پیامدهای بهتری برای وی میداشتند. از اینرو، برخی از تصمیمگیرندگانی که حاضرند منافع مالی را در ازای جلوگیری از وقوع پشیمانی، معاوضه کنند، با پارادوکسهایی در تئوری تصمیمگیری روبهرو میشوند. | |
(بلیچروت و واکر، 2015) | تئوری پشیمانی: یک جایگزین برجسته برای جایگزینها | تئوری پشیمانی در سالیان اخیر با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه بود. بهطور مثال، در دهۀ 1990 برخی از مطالعات قابلیت پیشبینی تئوری پشیمانی را به چالش کشیدند و ادعا میکردند این تئوری فقط زمانی کاربرد دارد که تصمیمگیرنده از گزینههای جانشین که میتوانسته انتخاب کند و نتایج احتمالی آنها باخبر بوده و بتواند میان نتایج واقعی (که اکنون رخ داده) و پیامدهای احتمالی سایر گزینهها مقایسه انجام دهد. | |
مالی و سرمایهگذاری | (باربر و اودین، 2000) | تجارت برای سلامتی شما مضر است: عملکرد شخصی سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در سهام عام | زمانی که سرمایهگذاران برگۀ سهام را نزد خود نگه میدارند، مدام نگران این هستند که ارزش سهام مربوطه با افت مواجه شود. بنابراین، بیشتر اقدام به فروش آن میکنند تا احیاناً در آینده دچار پشیمانی ناشی از فروشنرفتن آن نشوند. از طرفی، گاهی که افراد انتظار دارند برگۀ سهامشان در آینده با افزایش قیمت مواجه شود، آن را نگه میدارند. در هر دو حالت ممکن است افراد بعد از مدتی دچار پدیدۀ پشیمانی شوند. |
(سینق و سیکاروار، 2015) | تأثیر روانشناسی سرمایهگذار بر اجتناب از پشیمانی | قاعدتاً بر اساس تئوریهای مالی، سرمایهگذاران باید منطقی رفتار کنند (یعنی دور از جنبههای احساسی تصمیمگیری کنند). از طرفی، احساسات تأثیر بسیار زیادی بر تصمیمات روزانۀ همۀ افراد دارد. از اینرو، در بیشتر مواقع هنگامی که سرمایهگذاران قصد تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در پروژۀ خاصی را دارند، پدیدۀ پشیمانی (و ترس از وقوع آن) در رفتار ایشان مشاهده میشود. نتایج این تحقیق به شناسایی چهار ویژگی روانشناختی سرمایهگذاران (جسارت و شهامت، پریشانی، تصمیمگیری متوازن، خلاقیت) و سه ویژگی اجتناب از پشیمانی (اجتناب از ریسک، خنثیبودن در زمینۀ ریسک و تمایل به ریسک) شد. | |
سلامت و پزشکی |
(دیجول بگوویج، هوزو، اسچوارت و مکمسترز، 1999) |
پشیمانی پدیرفتهشده در تصمیمات پزشکی | پزشکان ناخودآگاه در تصمیمات خویش از تئوری پشیمانی استفاده میکنند.
مواقعی که تصمیمات پزشکی بهصورتی است که با عدم اطمینان در نتایج مواجه هستیم، تئوری تصمیمگیری پیشنهاد میکند گزینهای را انتخاب کنیم که بیشترین منفعت قابل انتظار را داشته و بهمرور سطح سلامتی فرد را افزایش دهد. هرچند گذر زمان ممکن است نشان دهد اتخاذ گزینههای جانشین احتمالاً به نتایج بهتری میشد، اما این موضوع که تصمیم اتخاذشده درست یا غلط بوده است تنها با نگاه به پشت سر اثبات منجر میشود. این مسئله ممکن است احساسی شبیه پشیمانی و افسون را متوجه تصمیمگیرنده (در اینجا پزشک) کند. |
ادامۀ جدول 4
حوزه | نام نویسنده / سال | عنوان | اهم نتایج |
سلامت و پزشکی | (برهاوت و همکاران، 2003) | اعتبارسنجی شاخص سنجش پشیمانی از تصمیم | استخراج شاخصی معتبر برای سنجش میزان پشیمانی بیماران پس از اتخاذ تصمیمات مربوط به مراقبتهای بهداشتی با محوریت سه بُعد. این ابعاد عبارتاند از: رضایت از تصمیمات، چالشهای (تضاد) تصمیمات و پیامدهای درمان (مراقبتها).
علاوه بر این، مشخص شد که احتمال وقوع پدیدۀ پشیمانی در افرادی که مدام تصمیمات مربوط به مراقبتهای بهداشتی خویش را تغییر میدهند به نسبت کسانی که از یک الگوی ثابت برای مراقبتهای خویش پیروی میکنند، بیشتر است. |
حقوق | (قوتریه، 1999) | (سازش بهتر از پشیمانی: تئوری اجتناب از پشیمانی در دعاوی قضایی) | ارائۀ تئوری اجتناب از پشیمانی دعاوی قضایی بهعنوان مکملی برای تئوریهای «سازش و حل و فصل» و «سبکهای دعاوی قضایی»
طرفین دعوا باید بهصورت همزمان بهعنوان انسانهایی که منطقی و عقلایی رفتار میکنند و در کنار آن احساسات نیز بر تصمیمگیریهایشان اثرگذار است، درنظر گرفته شوند. زمانی که طرفین دعوا مجبورند بین سازش و ایستادگی (پیگیری دعوا و نپذیرفتن سازش) یکی را انتخاب کنند، بهصورت سیستماتیک گرایش به صلح و سازش از خود نشان میدهند. دلیل این امر این است که پذیرش صلح احتمال وقوع پدیدۀ پشیمانی در آینده را برای طرفین بهشدت کاهش میدهد. |
رفتار سازمانی | (مایتلیس و اوزسلیک، 2004) | فرایند تصمیمگیری زهرآگین: بررسی احساس و تصمیمگیری سازمانی | ارائۀ مفهوم جدید با عنوان «فرایند تصمیمگیری زهرآگین»: نوعی فرایند تصمیمگیری سازمانی است که از طریق فعالیتهای متقابل و دوطرفۀ اعضای سازمان و احساسات منفی بین آنها، سبب ایجاد احساس منفی گسترده در سازمان میشود.
ارائۀ مدلی بهمنظور تبیین فرایند تصمیمگیری زهرآگین در سه گام اساسی که در این فرایند پدیدار میشود. این سه گام عبارتاند از: الف) سکون؛ ب) انفجار و ج) مهار. هر یک از این گامها از مجموعهای مجزا از تعاملات بین تصمیمگیرندگان و سایر اعضای سازمان ایجاد میشوند و با احساساتی همچون اضطراب، ترس، شرم، خشونت و خجالت بروز مییابند. |
تحلیل رویکرد حوزهای
همانطور که مشاهده میشود بهدلیل تأثیر بیبدیل تصمیمگیری و عواقب پس از آن در حوزههای مختلف، تئوری پشیمانی و کارکردهای آن با سرعت فزایندهای در حال رشد و ارتقاست. در این قسمت رد پای تئوری پشیمانی در سایر علوم بههمراه برخی از جدیدترین مطالعات انجامشده به تفکیک حوزههای مختلف بررسی شد. نکتۀ درخور تأمل این است که بهرغم اهمیت بسیار زیاد مدیران و کیفیت تصمیمات آنها در موفقیت یا شکست کسبوکارهای مختلف، تا کنون پدیدۀ پشیمانی در این حوزه بررسی نشده است. این در حالی است که اساسِ «استراتژی» مبتنی بر پدیدۀ «رقابت» است و در صورتی که تصمیمات بهکار گرفتهشده توسط مدیران و استراتژیستهای سازمان به شکست بینجامد، در واقع شرکت عرصۀ رقابت را به رقبا واگذار کرده است. از اینرو، با توجه به شکاف علمی موجود در خصوص پدیدۀ پشیمانی استراتژیکِ سازمانی و نبود چارچوب مشخص و مدون برای این پدیده و عوامل پیرامون آن، لزوم توجه به این پدیده و برداشتن گامهای اولیه در جهت تئوریزهکردن آن الزامی بهنظر میرسد.
علاوه بر این، به چند دلیل نمیتوان از مطالعات انجامشده در حوزههای مختلف در خصوص پشیمانی بهصورت مستقیم در حوزۀ مدیریت استراتژیک استفاده کرد. مسئلۀ اول برمیگردد به سطح اثرگذاری پدیدۀ پشیمانی استراتژیک در مقایسه با پشیمانی در سایر حوزهها. پشیمانی مدیران در حوزۀ سازمانی تنها به بروز پیامدهای منفی برای خودشان منجر نمیشود، بلکه تصمیمات آنها بر کل سازمان و عملکرد کلان آن تأثیرگذار خواهد بود. مسئلۀ دوم مربوط به زمان اثرگذاری پیامدهای پدیدۀ پشیمانی استراتژیکِ سازمانی است. در سایر حوزههای علم، فرد عواقب مربوط به تصمیمات اشتباه خویش را بالافاصله یا حداکثر با فاصلۀ نهچندان زیاد مشاهده میکند؛ اما در حوزۀ مدیریت استراتژیک، تصمیمات اشتباه مدیران ممکن است چند سال بعد و حتی در دورۀ مدیریت بعدی سازمان نمایان شود. بنابراین، از این لحاظ استفاده از الگوها و مدلهای پشیمانی در سایر علوم برای حوزۀ مدیریت استراتژیک چندان منطقی بهنظر نمیرسد.
یافتههای پژوهش و نتیجهگیری
از جمیع مباحثی که در این پژوهش مطرح شد اینگونه استنباط میشود که فارغ از اینکه استراتژیستها در کدام مکتب فکری حرکت میکنند، تا چه اندازه با فرایندهای بهکارگیری استراتژی و سناریوهای مختلف آنها آشنایی دارند، تا چه اندازه پیشرانهای استراتژیک مدیریت و تعدیل شدهاند، چقدر بافت ساختاری و استراتژیک سازمان متناسب با سطوح بلوغ کارکنان در آن است، چه میزان استراتژی منتخب برای سازمان متناسب با سطوح محیطی پیرامون آن است و… گاه موقعیتهایی پیش میآید که مدیران با نگاه به اقداماتی که انجام دادهاند و تصمیماتی که اتخاذ کردهاند، دچار پدیدۀ «پشیمانی و افسوس» میشود. این پشیمانی میتواند ناشی از بهکار گرفتن یا نگرفتن یک استراتژی، افراط و تفریط در تخصیص منابع برای تحقق یک استراتژی و… باشد.
از طرفی، بررسیهای انجامشده و مطالب ارائهشده در این پژوهش نشان میدهد هر زمان سازمان و مدیران آن در موقعیت تصمیمگیری قرار گیرند و بهبیان دیگر، مجبور باشند از بین چند گزینۀ موجود، یک گزینه را انتخاب کنند (گلوگاههای استراتژیک)، زمینه برای بروز پدیدۀ پشیمانی استراتژیکِ سازمانی فراهم خواهد شد. علاوه بر این، نگاهی دقیق به پیشینۀ مطالعات انجامشده در حوزۀ مدیریت استراتژیک حکایت از آن دارد که تا کنون تمرکز اصلی روی فرایندها و الگوهای قبل و هنگام انتخاب استراتژی (جستوجو و تحلیل اطلاعات) و روشهای اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی بوده است. انبوه مدلها و مکاتب موجود در این زمینه (حتی مدلهای بررسیشده در این پژوهش) مهر تأییدی است بر این مدعا (که در شکل 3 برخی از آنها ارائه شده است). با اینوجود، بهندرت در ادبیات مدیریت استراتژیک مشاهده میشود که به مراحل پس از انتخاب و اجرای استراتژی و پیامدهای آن برای سازمان پرداخته شود.
مراحل قبل و حین انتخاب استراتژی ـ جستوجو و تحلیل اطلاعات |
1. طراحی استراتژی
Ø مکاتب تجویزی: الف) مکتب طراحی: (سلزنیک، 1957؛ چاندلر، 1962؛ نیومن و اندروز، 1965). ب) مکتب برنامهریزی: (انسوف، 1965؛ لورنج، 1979). ج) مکتب موقعیتیابی: (سندل و هاتن، 1970؛ پورتر، 1980). Ø مکاتب توصیفی: الف) مکتب کارآفرینی: (شومپیتر، 1950؛ کول، 1959). ب) مکتب شناختی: (سایمون، 1947؛ مارچ و سایمون، 1957). ج) مکتب یادگیری: (لیندبلوم، 1959؛ کرت و مارچ، 1963؛ ویک، 1969؛ کوئین، 1980؛ پراهالاد و هامل، 1990). د) مکتب قدرت: (ایسون، 1971؛ پفر و سالانیک، 1978؛ استلی، 1984). و) مکتب فرهنگی: (ریمن و نورمن، 1960). ی) مکتب محیطی: (هاتان و فریمن، 1977). Ø مکاتب ترکیبی: (چندلر، 1962؛ گروه مک گیل، 1970؛ مایلز و اسنو، 1978)
2. تدوین استراتژی · مدل مدیریت استراتژیک اندروز · مدل مدیریت استراتژیک فرد- آر.دیوید · مدل مدیریت استراتژیک ریچارد.ال.دفت · مدل مدیریت استراتژیک برایسون · مدل دلتا آرنولد سی. هکس و…
|
الگوی کارت امتیازی متوازن / الگوهای تخصیص منابع / سیستمهای کنترل استراتژی (گذشتهنگر، آیندهنگر، حالنگر) / اهرمهای کنترلی سایمونز (سیستمهای کنترل تشخیصی، تحدیدی، ارزشی، تعاملی) / کنترل استراتژیک از نظر پیرس و رابینسون / کنترل استراتژیک از دیدگاه هانگر و ویلن / کنترل استراتژیک از دیدگاه لورنژ و همکاران / و…
|
وجود شکاف علمی عمیق در مقایسه با سایر مراحل |
مراحل پس از انتخاب و اجرا ـ محاسبۀ تبعات انتخاب و هزینۀ فرصت آن |
جعبۀ سیاه ـ تحلیلها و الگوهای ذهنی استراتژیست |
مراحل اجرا (اقدام)، ارزیابی و کنترل استراتژی
|
شکل 3. چارچوب کلان نظری تحقیق ( منبع: محقق – برگرفته از منابع مختلف)
بنابراین، مسلم این است که انتخاب سازمان از بین چند گزینه (که بهطبع متأثر از الگوهای ذهنی و تحلیلهای مدیران عالی آنهاست)، همراه با هزینۀ فرصت (ناشی از انتخابنکردن سایر گزینهها) برای سازمان خواهد بود. بررسی این هزینه فرصت و جستوجوی راهکارهایی برای کاهش آن میتواند به اصلاح فرایند مدیریت استراتژیک در دورههای آتی منجر شود. با توجه به مباحث طرحشده، مشخص است که در حد فاصل بین «مراحل قبل و هنگام انتخاب استراتژی» و «مراحل اقدام، کنترل و ارزیابی»، در جعبۀ سیاه ذهن مدیر اتفاقات و فرایندهایی روی میدهد که در نهایت به انتخاب یک گزینه از بین گزینههای موجود منجر میشود. همین انتخاب میتواند زمینهساز ظهور پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک برای سازمان شود.
در نهایت، جمعبندی کلیۀ مباحث مطرحشده در این پژوهش ما را به این نتیجه میرساند که با توجه به:
تئوریزهکردن پدیدۀ پشیمانی مدیریت استراتژیک و تدوین چارچوب نظری برای آن بسیار الزامی بهنظر میرسد.[27]
Referecnces
Ali, A. & Ramay, M.I. (2011). Post Purchase Antecedents: Interplay between Buyer Regret, Social Classes and Product Types. Journal of Contemporary Research in Business, 2(12), 504–510.
Ansoff, I., McDonnell, E.J. (1985). Implamting Strategic Management , Translated by: Zandiyeh, A, Tehran: Samt Publications. 8st edition. (in Persian)
Barber, B. & Odean, T. (2000). Trading Is Hazardous to Your Wealth: The Common Stock Investment Performance of Individual Investors, Journal of Finance, 11(2), 773-806.
Bell, D.E. (1982). Regret In Decision Making under Uncertainty, Operations Research, 30, 961-968.
Bleichrodt, H. & Wakker, P.P. (2015). Regret theory: a bold alternative to the alternatives, The Economic Journal, 125, 493-532.
Bower, J.L. (1970). Managing the Resource AllocationProcess: A Study of Corporate Planning and Investment.Harvard Business School Press, Boston, MA.
Brehaut, J.C., O’Connor, A.M., Wood, T.J., Hack, T.F., Simin, L., Gordon, E. & Stewart, D.F (2003). Validation of a Decision Regret Scale, Journal of medical decision making, 23, 280-292.
Burgelman, R. A. (1983b). ‘A Model of the Interactionof Strategic Behavior, Corporate Context, and the Concept of Strategy’, Academy of Management Review, 8(I), 61-70.
Burgelman, R. A. (l983a). A Process Model of InternalCorporate Venturing in the Diversified Major Firm,AdministrativeScience Quarterly, 28, 223-244.
Bushra, A. & Bilal, A. (2015). The Relationship of Compulsive Buying with Consumer Culture and Post Purchase Regret. Pakistan Journal of Commerce and Social Sciences, 8(3), 590-611.
Connolly, T. & Zeelenberg, M. (2002). Regret in Decision Making, Current Directions in Psychological Science, 11(6), 212-216.
Crotty, S. & Thompson, L. (2008). When Your Heart Isn’t Smart: How Different Types of Regret Change Decisions and Profits, International Journal of Conflict Management, 20(4), 315-339.
Dewit, B. & Meyer, R. (2004). Strategy: Process, Content, Context; An international Perspective, Thomson, Third Edition.
Diaz, E.M., Molina, A.M. & Ponce, F.P (2015). The Price of Gaining: Maximization in Decision-Making, Regret and Life Satisfaction, Judgment and Decision Making, 9(5), 500-509.
Diecidue, E. & Somasundaram, J. (2015). Regret Theory: A New Foundation, Working Paper.
Djulbegovic, B., Hozo, I., Schwartz, A. & McMasters, K.M. (1999). Acceptable Regret in mMedical Decision Making, Medical Hypotheses, 53(3), 252-259
Fishburn, P.C. (1982). Nontransitive Measurable Utility, Mathematical Phycology, 26, 31-67.
Gilovich, T., & Medvec, V. H. (1995). The Experience of Regret: What, When, and Why. Psychological Review, 102, 379–395.
Giorgetta, C., Grecucci, A., Coricelli, G., Demarchi, G., Braun, C., & Sanfey, A. G. (2013). Waves of Regret: a Meg Study of Emotion ande Decision-Making. Neuropsychological, 51, 38–51.
Guthrie, Ch. (1999). The Regret Aversion Theory of Litigation Behavior, Hein Online, 3, 43-90.
Inman, J.J. (2007). Regret Regulation: Disentangling Self-Reproach from Learning. Journal of Consumer Psychology, 17(1), 19–24.
Inman, J.J., Dyer, J.S. & Jia, J.A. (1997). Generalized Utility Model of Disappointment and Regret Effects on Post-Choice Valuation, Marketing Science, 16, 97-111.
Janis, I.L., & Mann, L. (1977).Decision making: A psychological analysisof conflict, choice, and commitment. New York: Free Press.
Landman, J. (1987). Regret: A Theoretical and Conceptual Analysis, Theory of Social Behavior, 17, 135-160.
Landman, J. (1993). Regret: The Persistence of the Possible. Oxford University Press: New York.
Lee, S. H., & Cotte, J. (2009). Post Purchase Consumer Regret: Conceptualization and Development of the PPCR Scale. Advances in Consumer Research, 36, 456–462.
Loomes, G. & Sugden, R. (1982). Regrettheory: an Alternative Theory of Rational ChoiceUnder Uncertainty. The Economic Journal, 92(368), 805-824.
Maitlis, S. & Ozcelik, H. (2004). Toxic Decision Processes, Organization Science, 15(4), 375-393.
M’Barek, M.B. & Gharbi, A. (2011). The Moderators of Post Purchase Regret, Journal of Marketing Research & Case Studies, 7(3), 1-16.
Mintzberg, H., Ahlstrand, B.W. & Lampel, J. (2005). Strategy Safari: A Guided Tour Through The Wilds of Strategic Management, Translated by: Ahmadpur Dariani, M., Tehran: Jajromi Publications. 4st edition. (in Persian).
Noda, T. & Bower, J. (1996). Strategy Making as Iterated Processes of Resource Allocation, Strategic Management Journal, 17, 159-192.
Patrick, V.M., Lancellotti, M.P. & Demello, G. (2009). Coping with Non-Purchase: Managing the stress of inaction regret, 19, 463-472.
Reeves, M., Haanaes, K. & Sinha, J. (2015). Your Strategy Need a Strategy: How to Choose and Execute the Right Approach. Harvard Business Review Press.
Sarangee, K., Schmidt, J.B. & Wallman, J.P (2013). Clinging to Slim Chances: The Dynamics of Anticipating Regret When Developing New Products, Journal of Product Innovation Management, 30(5), 980-993.
Savage, L.J. (1950). The Theory of Statistical Decision, American Statistical Association, 46, 55-67.
Simonson, I. (1992). The Influence of Anticipating Regret and Responsibilityon Purchase Decisions. Journal of Consumer Research, 19, 105–118.
Singh, T. & Sikarwar, J.S. (2015). The Influence of Investor Psychology on Regret Aversion, Global Journal of Management and Business Research, 15(2), 54-69.
Sugden, R. (1985). Regret, Recrimination and Rationality. Theory and Decision,19, 77–99.
Zeelenberg, M. & Pieters, R. (2007). A Theory of RegretrRegulation. Consumer psychology, 17(1), 3-18.
Zeelenberg, M. (1999). Anticipated Regret,Rxpected Feedback and Behavioral DecisionMaking, journal of behavioral decision making, 12(2), 93-106.
Zeelenberg, M., Van Dijk, W., Manstead, A. S. R. & Vander Pligt, J. (2000). On bad decisions and disconWrmed expectancies: The psychology of regret and disappointment. Cognition & Emotion, 14,221- 230.
* نویسندۀ مسئول: رضا قنبرزاده میاندهی E-mail: Gh_reza18@yahoo.com
[2]. Inaction Inertia
[3]. Dissonance reduction
[4]. Motorola
[5]. Razr
[6]. Kmart
[7]. Walmart
[8]. Sears
[9]. American Motors
[10]. General Motors
[11]. Ford
[12]. Jeep
[13]. Kaiser
[15]. The Bower-Burgelman (B-B) Process Model of Strategy Making
[16]. Definition
[17]. Impetus
[18]. Structural Context Determination
[19]. Strategic Context Determination
[20]. Compliance
[21]. Choice
[22]. Control
[23]. Chaos
[24]. Globalization
[25]. Localization
[26]. Strategy Palette