نگاهی به مفهوم چشم انداز از منظر فرد پولاک1
کتاب تصویر آینده2 فرد پولاک یک اثر کلاسیک در مطالعات آینده تلقی میشود. وی که از مهمترین اندیشمندان حوزه آیندهپژوهی به شمار میرود، در این کتاب که در دهه ۱۹۵۰ نگاشته شده است، تصورات آرمانی و معادی از آینده و رابطه آنها با فرهنگ و افت و خیز تمدنهای مختلف را بررسی کرده است.
پولاک به عنوان یک ایدهآلیست تاریخی مدعی است که «ایده یا اندیشه»، مخصوصاً اندیشههای معطوف به آینده، محرکهای اصلی تاریخ هستند که نوع بشر را به قلمرویی دیگر هدایت میکنند.
در واقع پولاک به این سؤال مهم میپردازد که آیا تصویر مثبت یک ملت از آینده، پیامد موفقیت آن ملت است یا موفقیت یک ملت، پیامد تصویر مثبت آن ملت از آینده است؟ وی پس از بررسی سیر پیشرفت تمدنهای کهن مانند یونان و ایران باستان، اقوام و ادیان مانند یهود و مسیحیت و همچنین نقاط عطف تاریخ مانند قرون وسطی، رنسانس و عصر روشنگری نتیجه میگیرد که تصاویر آینده و چشماندازهای الهام بخش، مقدم بر کامیابی جمعی است.
به طور مثال اگر قصر پارتنا در آتن ساخته ميشود، دليل اوليهاش فقط و فقط تصوير ذهني معماران آن قصر است كه بعدها همان تصوير تجسم پيدا كرده است. پولاك بر اين باور است كه همهچيز ابتدا با يك رويا شروع ميشود و بعد، پاي چيزي بهميان ميآيد كه آن رويا را به چيزي نيرومندتر تبدیل میکند. پولاك، اسم آن چيز را ميگذارد: چشمانداز3. رسيدن به آن چشمانداز روشن، در نگاه او نتيجه رويا و عمل است.
از نظر وی، جوامع موفق، آرمان و رویا را به چیزی مهمتر و قویتر به نام چشمانداز، تبدیل کردهاند و این چشماندازهای بزرگ، مقدمهای بر موفقیتهای بزرگ هستند. او اين الگو را در نمونههاي مكرري كشف ميكند و معتقد است که در تمامی تمدنهای بزرگ تاریخ، ابتدا رهبران پندارة محکمی از آینده نشان میدادند، جوامع این پنداره را میپذیرفتند و از آن حمایت میکردند و با همکاری، آن پنداره را تحقق میبخشیدند. در يونان اين الگو تحقق پيدا كرد، و در رم، اسپانيا، ونيز، انگليس، فرانسه، آمريكا و نیز همین الگو تکرار شد.
نكته جالب دیگری که پولاک بدان اشاره میکند، این است كه بسياري از این ملتهاي موفق، نه منابع مناسبي داشتند و نه جمعيت چندان پرشماری. حتي اغلبشان برتري استراتژيك هم نداشتند. در حقيقت، آنها برخلاف جهت جريان غالب شنا ميكردند. تنها چيزي كه داشتند چشماندازي روشن و واضح از آيندهشان بود و عنصر اصلي موفقيتشان هم همين بود. اين البته تنها عنصر موفقيت نبود، ولي اولين و مهمتريناش به شمار میرفت.
وی معتقد است، ملتهاي داراي چنين چشماندازي، ملتهاي توانايي هستند و ملتهاي فاقد چنين چشماندازي، ناتوان و حتي در معرض خطر.
کلیدواژه: آینده پژوهی، چشم انداز
ترجمه و تلخیص: امیرحسین قادری